بالا تر از سیاهی رنگی هست!

ساخت وبلاگ
دخترکی که پر از خاطرات با تو بودن است را میخواهم زنده به گور کنم اخر میدانی؟؟؟ تلاشش برای به یاد آوردن گرمی دستانت بی نظیر است... تلاشش برای کنار زدن عقلم و گرفتن حرکت دستانم در دستانش فوق العاده اســت این دخترک گستاخ باید زنده به گور شود... این دختر بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 110 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 1:56

صدای پای عبور ثانیه هاست... عبور از سنگ فرش هایِ پُر از خاطرات... گاه تلخ...گاه شیرین... اما... با دقت گوش کن... هر قدم به قدم بعد؛ مکثی ست... و اِکوی جدیدی از قدم ها، در تاریک خانه ذهنت ثبت میشود... صدای جدید، انگار که پخته اســـت... انگار کـــه، سک بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : بزرگانه, نویسنده : zokhloot بازدید : 102 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 1:56

آفتاب می تابد و زمین می چرخد آفتاب می رود و زمین می چرخد ماه می تابد و زمین می چرخد ستاره ها چشمک می زنند و زمین می چرخد ماه و ستارگان می روند و باز روشنایی... و زمین می چرخد ... و زمین.... و مــن! همچنان ایستاده ام و گذشته را با خودم دوست داشتنی تر بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 117 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 1:56

می دانی این روز ها تمامِ زورم را به نخ های باریک سیگار می زنم آتششان میزنم.... عمیق به کام می گیرم و رو به صورتم دود می کنم... و بعد خیره می شوم... خیره می شوم و تا ده اهسته می شمارم به پَسِ دود ها ...نزدیکِ خودم و دورِ واقعیت ها زُل می زنم... تا دست بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 128 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 1:56

به چشم هایم نگاه کرده ای این روزها؟ نه به حضورت ایمان دارند و نه از نبودت نا امید... شناخته ای؟ من همان دخترک پیرهن صورتی خندانم که دورِ خاطراتِ بودنت می گشت من همان به ازا نشسته با لباس عروس رویایی ام که در نبودت ... که در نبودت... آخ که نبودت!!! هم بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 113 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 1:56

دست خودم را می کشم درِ اتاقم را روی خنده های دلنشینِ همیشگی هایم می بندم و سه کنج اتاق زانو هایم را در آغوش می گیرم افکارم را به سمت چشم هایم سوق می دهم و از درد بی دردی... از غصه بی غصگی گریه سر میدهم... بعضی ها مریضند.... نه دردی نه غصه ای... حتی بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 112 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 1:56

NILOBLOG.COM لطفاً کلمه عبور اختصاصی برای دسترسی به این مطلب را وارد کنید » نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 53 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 1:56